در این مقاله، فرم و مفهوم طراحی این اثر، تأثیرات فرهنگی و اجتماعی آن، و جایگاهش در معماری معاصر ایران و جهان بررسی میشود. از نوآوریهای سازهای تا تأثیرات اقلیمی و ارتباط این بنا با جریانهای جهانی معماری، این تحلیل جامع به دنبال پاسخ به این پرسش است: چرا ساختمان شیشهای صدا و سیما همچنان یک اثر کلیدی در تاریخ معماری ایران است؟
مقدمه
بهگزارش باشگاه در و پنجره و نما بهنقل از بریکالا، معماری معاصر ایران، در گذر از سنت به مدرنیته، شاهد خلق آثاری بود که نهتنها هویت ملی را بازتاب میدادند، بلکه در گفتوگوی جهانی معماری نیز مشارکت داشتند. در این میان، ساختمان شیشهای صدا و سیما بهعنوان یکی از شاخصترین نمونههای معماری مدرن ایران، نقشی کلیدی ایفا کرد. این اثر، طراحیشده توسط عبدالعزیز فرمانفرماییان، معمار برجسته ایرانی، در سال 1346 شمسی به دستور محمدرضا شاه پهلوی ساخته شد تا مرکزی برای رسانه ملی ایران باشد. اما چرا این بنا تا این حد اهمیت دارد؟ چه ویژگیهایی آن را از دیگر آثار همدوره متمایز میکند؟
ساختمان شیشهای صدا و سیما نهتنها به دلیل فرم ساده و شفافش، بلکه به دلیل بازتاب آرمانهای مدرنیزاسیون در ایران، در کانون توجه قرار گرفت. این بنا، با الهام از معماری مدرن بینالمللی و درعینحال توجه به اقلیم و فرهنگ محلی، پلی میان سنت و نوآوری ایجاد کرد. در این مقاله، با نگاهی عمیق به فرم، مفهوم، و تأثیرات این اثر، به بررسی جایگاه آن در معماری معاصر و اهمیتش برای نسلهای آینده میپردازیم.
فرم و طراحی فیزیکی: هندسه شفاف و مکعب مدرنیته
ساختمان شیشهای صداوسیما با فرم مکعبی و نمای شیشهای گسترده، نمونهای برجسته از معماری مدرن مینیمال است. این بنا، که در نزدیکی پارک ملت واقع شده، از یک حجم ساده اما قدرتمند تشکیل شده است. نمای شیشهای، که بخش عمدهای از پوسته خارجی بنا را تشکیل میدهد، نهتنها شفافیت بصری ایجاد میکند، بلکه نمادی از گشایش و ارتباط با دنیای مدرن است.
فضا و حجم
حجم ساختمان بهگونهای طراحی شده که یک حیاط مرکزی را در بر میگیرد، الگویی که به معماری سنتی ایرانی (مانند خانههای حیاطدار) اشاره دارد، اما در قالبی مدرن بازتعریف شده است. این حیاط مرکزی، علاوه بر تأمین نور طبیعی و تهویه، فضایی برای تعاملات اجتماعی کارکنان فراهم میکند. هندسه منظم و خطوط صاف بنا، حس نظم و دقت را القا میکند، درحالیکه استفاده از شیشه، حسی از سبکی و شفافیت را به بیننده منتقل میسازد.
نور و بافت
نور در این بنا نقشی محوری دارد. نمای شیشهای اجازه میدهد نور طبیعی بهصورت گسترده به داخل نفوذ کند، که این امر فضاهای داخلی را روشن و پویا میسازد. با این حال، استفاده از شیشه در اقلیم گرم و خشک تهران چالشهایی را به همراه داشته است، از جمله افزایش بار حرارتی. معمار با بهکارگیری سایهبانها و سیستمهای تهویه، این مشکل را تا حدی مدیریت کرده است. بافت بنا، ترکیبی از شیشه صاف و بتن اکسپوز، تضادی جذاب میان لطافت و استحکام ایجاد میکند.
هندسه و تناسبات
هندسه مکعبی بنا، با تأکید بر سادگی و تقارن، به اصول معماری مدرن وفادار است. این فرم، که از آثار معماران بینالمللی مانند میس ون در روهه الهام گرفته، به ساختمان شیشهای صداوسیما ظاهری جهانی میبخشد. با این حال، تناسبات دقیق و توجه به جزئیات، آن را به اثری منحصربهفرد تبدیل کرده است.
هدف پروژه و کانسپت اصلی طراحی
هدف اصلی طراحی ساختمان شیشهای صداوسیما، ایجاد مرکزی برای رسانه ملی بود که بتواند نمادی از پیشرفت و مدرنیته ایران باشد. در دهه 1340، ایران درحال تجربه تحولات سریع اجتماعی و اقتصادی بود، و این بنا قرار بود بازتابی از این تغییرات باشد. عبدالعزیز فرمانفرماییان، که تحصیلات خود را در غرب گذرانده بود، با آگاهی از جریانهای جهانی معماری، تلاش کرد بنایی خلق کند که هم جهانی باشد و هم ریشه در فرهنگ ایرانی داشته باشد.
کانسپت اصلی طراحی ساختمان شیشهای صداوسیما، «شفافیت» بود؛ شفافیتی که نهتنها در فرم فیزیکی، بلکه در مفهوم رسانهای نیز نمود داشت. این ساختمان بهعنوان مرکزی برای پخش اخبار و برنامههای تلویزیونی، قرار بود نمادی از ارتباط آزاد و شفاف با جامعه باشد. حیاط مرکزی، بهعنوان قلب بنا، فضایی برای تعامل و گفتوگو ایجاد میکرد، درحالیکه نمای شیشهای، حس گشایش و ارتباط با جهان خارج را تقویت میکرد.
تأثیر اقلیمی
اقلیم تهران، با تابستانهای گرم و زمستانهای سرد، چالشهایی را برای طراحی این بنا ایجاد کرد. استفاده گسترده از شیشه، اگرچه از نظر بصری جذاب بود، اما مصرف انرژی را افزایش میداد. فرمانفرماییان با طراحی سایهبانها و سیستمهای تهویه مناسب، تلاش کرد این مشکل را کاهش دهد. حیاط مرکزی نیز به تهویه طبیعی کمک میکرد، الگویی که در معماری سنتی ایرانی نیز رایج است.
تأثیر فرهنگی
ساختمان شیشهای صداوسیما، بهعنوان بخشی از پروژههای مدرنیزاسیون پهلوی دوم، نمادی از ورود ایران به عصر جدید بود. این بنا، که در یکی از مناطق مرفه تهران ساخته شد، به سرعت به یکی از نشانههای شهری تبدیل شد. با این حال، برخی منتقدان معتقدند که استفاده گسترده از شیشه و فرمهای غربی، فاصلهای با معماری سنتی ایرانی ایجاد کرد. در مقابل، حامیان این اثر استدلال میکنند که این بنا با بازتعریف الگوهای سنتی (مانند حیاط مرکزی) در قالبی مدرن، هویت ایرانی را حفظ کرده است.
تأثیر اجتماعی
ساختمان شیشهای صداوسیما، بهعنوان مرکز رسانه ملی، نقشی کلیدی در شکلدهی به فرهنگ عامه ایران ایفا کرد. برنامههای تلویزیونی و رادیویی پخششده از این مرکز، تأثیر عمیقی بر جامعه ایرانی گذاشتند. از سوی دیگر، فرم شفاف و مدرن بنا، بهویژه در میان نسل جوان، حس نوگرایی و پیشرفت را تقویت کرد.
نوآوریهای خاص و ویژگیهای منحصربهفرد
ساختمان شیشهای صداوسیما به دلیل ویژگیهای زیر از دیگر آثار همدوره خود متمایز است:
- استفاده از حیاط مرکزی در قالبی مدرن: این الگو، که ریشه در معماری سنتی ایرانی دارد، در این بنا به شکلی نوآورانه بازتعریف شد.
- نمای شیشهای گسترده: در زمان ساخت، استفاده از شیشه در این مقیاس در ایران کمسابقه بود و این بنا را به یکی از پیشگامان این سبک تبدیل کرد.
- سازه بتن آرمه: استفاده از بتن اکسپوز، که در آن زمان در ایران چندان رایج نبود، به استحکام و زیبایی بنا افزود.
- توجه به جزئیات اجرایی: از طراحی سایهبانها تا سیستمهای تهویه، این بنا نشاندهنده دقت و دانش فنی بالای معمار است.
زوایای کمتر شناختهشده: داستانهای ناگفته
یکی از جنبههای کمتر بررسیشده این بنا، تأثیر آن بر فرهنگ عامه است. این ساختمان، که در یکی از مناطق پررفتوآمد تهران قرار دارد، بهسرعت به یکی از نشانههای شهری تبدیل شد. بسیاری از تهرانیها، حتی بدون ورود به بنا، آن را بهعنوان نمادی از رسانه و قدرت میشناسند. همچنین، این بنا در طول سالها شاهد رویدادهای مهمی بوده است، ازجمله آتشسوزی در سال 1399 و حملات اخیر در سال 1404، که جایگاه استراتژیک آن را برجستهتر کرده است.
داستان دیگر، چالشهای اجرایی این پروژه است. در دهه 1340، ایران با کمبود تکنولوژی و مواد اولیه مدرن مواجه بود. فرمانفرماییان و تیمش با استفاده از منابع محدود و دانش بومی، موفق به خلق این اثر شدند، که این خود نشانهای از خلاقیت و پشتکار آنهاست.
نتیجهگیری
ساختمان شیشهای صداوسیما، فراتر از یک بنای اداری، نمادی از آرمانهای مدرنیزاسیون ایران در قرن بیستم است. این اثر، با فرم شفاف، هندسه ساده، و حیاط مرکزی، نهتنها به گفتمان جهانی معماری پیوست، بلکه هویت ایرانی را در قالبی مدرن بازتعریف کرد. عبدالعزیز فرمانفرماییان، با درک عمیق از معماری مدرن و سنتهای محلی، بنایی خلق کرد که همچنان الهامبخش معماران و دانشجویان است.
جایگاه این بنا در تاریخ معماری معاصر ایران غیرقابلانکار است. آن نهتنها بهعنوان یکی از اولین نمونههای معماری مدرن در مقیاس بزرگ شناخته میشود، بلکه بهدلیل تأثیرات فرهنگی و اجتماعیاش، بخشی از حافظه جمعی ایرانیان است. برای نسلهای آینده، این بنا یادآوری است که معماری میتواند پلی میان گذشته و آینده باشد، و نوآوری، زمانی ارزشمند است که ریشه در هویت فرهنگی داشته باشد.
ساختمان شیشهای صداوسیما که 26 خرداد 1404 هدف حمله اسرائیل قرار گرفت و در آتش سوخت، محل استقرار دفتر رئیس سازمان و قائممقام او بود. همچنین معاونت سیاسی صداوسیما نیز در این ساختمان قرار داشت.
بهعلاوه تمام استودیوهای خبر رادیو و تلویزیون نیز در ساختمان شیشهای مستقر بودند تحریریههای خبر نیز در همین ساختمان بودند. بهعبارتی میتوان گفت که ساختمان شیشهای، مرکز مدیریت سیاسی و خبری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بود و همه بخشهای خبری همه شبکهها از این ساختمان هدایت میشدند.
ارتباط با سایر آثار معمار و روندهای جهانی
عبدالعزیز فرمانفرمائیان، در سال ۱۲۹۹ در خوزستان به دنیا آمد. پدرش از نوادگان عباس میرزای قاجار بهشمار میآمد و سالها بهعنوان والی ایالتهای مهم حکمرانی کرده بود.
فرمانفرمائیان تحصیلات خود را در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس گذراند و به ایران بازگشت و عهدهدار طراحی بسیاری از بناهای ماندگار ایران شد، ازجمله:
- ورزشگاه آزادی
- ساختمان پیشین وزارت کشاورزی
- برجهای دوقلوی سامان
- ساختمان شیشهای صداوسیما
- استادیوم ورزشی آزادی
- ساختمانهای شرکت نفت
- کتابخانه اختصاصی کاخ نیاوران
- مسجد دانشگاه تهران
- ساختمان رآکتور اتمی دانشگاه تهران
- ساختمان وزارت کشاورزی
- پاویون ایران در اکسپو ۶۷ مونترال، کانادا
- ساختمان وزارت کار
- ساختمان بانک اعتبارات ایران
- ساختمان پست و تلگراف و تلفن
- فرودگاه مهرآباد
- طرح اولیه فرودگاه جدید امام خمینی
- تهیه طرح جامع شهر تهران
- برجهای دوقلوی سامان
- برجهای ونکپارک
- ساختمان بورس
- دانشکده دامپزشکی
- کاخ مادر سعدآباد
- کاخ نیاوران
- موزه فرش تهران
عبدالعزیز فرمانفرماییان، در این بنا نیز سبک خاص خود را به نمایش گذاشت. او با ترکیب عناصر مدرن (مانند شیشه و بتن) و الگوهای سنتی (مانند حیاط مرکزی)، رویکردی دوگانه به معماری ارائه داد.
این بنا همچنین با آثار معماران بینالمللی مانند میس ون در روهه و لوکوربوزیه شباهتهایی دارد. فرم مکعبی و نمای شیشهای، به سبک بینالمللی (International Style) اشاره دارد، در حالی که حیاط مرکزی، آن را به معماری محلی پیوند میدهد. این ترکیب، ساختمان شیشهای صداوسیما را به یکی از نمونههای موفق معماری هیبریدی تبدیل کرده است.
وی ۳۱ خرداد ۱۳۹۲ در اسپانیا و در ۹۳ سالگی درگذشت و در گورستان مون پارناس پاریس به خاک سپرده شد.