بهگزارش باشگاه در و پنجره و نما بهنقل از صما، حامد مانی فر بیان داشت که امروزه نمای هرجومرج ساختمانها متأثر از افکار و رفتارهای اجتماعی است؛ البته اینکه چرا سلیقه مردم اینگونه شده، نیازمند بررسیهای جامعهشناسانه است. متن ذیل ماحصل گفتوگوی «صما» با مانیفر، مدیرکل دفتر مقررات ملی ساختمان وزارت راه و شهرسازی است که در ادامه میخوانید:
***آقای دکتر! به گفته کارشناسان امروزه اکثر نماهای ساختمانها در شهرها بیهویت هستند؛ ریشهی این بیهویتی در چیست؟
نمای ساختمان در واقع آخرین پوششی است که روی ساختمان میآید و بر اساس ذوق و سلیقه مالک ساختمان یا طراح پیاده میشود. چیزی که امروز در شهرهای ما اتفاق میافتد بر این مبناست. نکته تأثیرگذار دیگر بر روی نما، بحث سلیقه عمومی خریداران است یعنی ازآنجاییکه امروز ساختمانسازی بیشتر با قصد سوداگری و منفعت اقتصادی انجام میشود، بنابراین شاید نگاه اصلی سازندگان به سمت سلیقه خریداران است و نمای ساختمان را طوری طراحی و اجرا میکنند که نظر خریداران را جلب کند.
ما میرسیم به اینکه اگر نمای ساختمانهای ما امروز عمدتاً اینگونه است، برای این است که سازندگان تشخیص دادهاند که این سلیقه مردم است.
در همه دوره ها معماری اینگونه بوده است. در واقع معماری نشان دهنده همه بردارهایی بوده است که در جامعه وجود داشته است؛ بردارهای اجتماعی، بردارهای اقتصادی، نحوه نگاه مردم به زندگی. آن چیزی که در جامعه عمومیت مییافته، در نمای ساختمان تبلور پیداکرده است. حتی نحوه تعاملات اجتماعی انسانها با یکدیگر و تأثیرگذاری سایر شئون در زندگی مردم حتی شئون مذهبی و هرچه که تأثیرگذار در رفتار است، در معماری رد پا دارد.
مرحوم میر میران جملهای دارد که میگوید: «معماری رد زمان است بر فضا» یعنی هر زمان در هر دورهای به معماری آن دوره نگاه میکنی، متوجه میشوی که مردم آن دوره چگونه فکر وزندگی میکردهاند و نگاه آنها در زندگی چه بوده است.
پس اگر نمای ساختمانهای ما امروز اینگونه است، تأثیر گرفته از افکار و رفتارهای اجتماعی است. البته اینکه چرا سلیقة مردم اینگونه شده، نیازمند بررسیهای جامعهشناسانه است؛ یعنی نقش جامعهشناسان و کسانی که در علوم انسانی کار میکنند خیلی مهم است. همچنین نقش رسانهها در این حوزه بسیار اهمیت مییابد که به مردم بهترینها را معرفی کنند یا در اصل مباحث را برای مردم تبیین کنند تا با آگاهی بیشتری به موضوعات توجه کنند. اگر ساختمانی را میگوییم دارای نمای رومی است، این نما توسط جامعهشناسان، اندیشمندان و معماران تجزیهوتحلیل و منتشر شود تا مردم متوجه شوند این نوع نما از کجا آمده است.
آیا این چیزی که امروز بانام نمای رومی ساخته میشود، در اصل رومی است یا خیر. حتی اگر فکر میکنیم رومی است، آیا روم باستآنهم اینگونه طراحی میکرده است یا اینکه نه ما امروز چیزی میسازیم و نام آن را رومی میگذاریم. یا نماهای شیشهای باید تجزیهوتحلیل شود که چه ویژگیها، نکات مثبت و منفی دارند و در چه شرایط جغرافیایی و اقلیمی میتوانند کاربرد داشته باشند و هر کدام دارای چه نقاط ضعف و قوتی هستند.
در چنین مواردی نقش متخصصان خیلی جدیتر است که باید مسائل فنی را خیلی خوب مد نظر قرار بدهند و بعد انتخاب کنند که در هر ساختمانی از چه نوع نمایی با چه نوع مصالحی استفاده شود.
در یک جمعبندی میخواهم بگویم که نمای ساختمان منبعث از نحوه نگاه مردم، سلیقه مردم و نحوه زندگی مردم است و هر طور که ما زندگی می کنیم و جامعه ما به آن سمت حرکت میکند، نماهای ساختمانهای ما هم به همان سمت میرود. اگر زندگی ما به سمت اشرافی گری میرود، این طرز تفکر به ساختمآنهم میرسد و ترجیح میدهیم ساختمانهایمان فخر بفروشد تا میزان ثروت مالک را مشخص کند.
اما اگر جامعه به سمت ساده زیستی میرود و افتخارات خود در حوزههای دانشی، حفظ و پایداری طبیعت و محیطزیست و... بنیان میگذارد، ساختمانسازی هم به آن سمت میرود. کما اینکه معماری گذشته ایران را که بررسی میکنیم متوجه میشویم همان ساده زیستی زندگی مردم در معماری هم تبلور داشته و نماها در ظاهر ساده اما در باطن بسیار کارآمد و پیچیده هم بوده و هر چیزی در جای خود قرار داشته است.
***چرا رنگ نما در کشور ما معنا ندارد و همه ساختمانها تک رنگ و به نوعی خاکستری هستند؟
به نظرم این همریشهای تاریخی در کشور ما دارد. در معماری ایران از گذشته تا به امروز کمتر استفاده از رنگها را به طور عمومی متنوع میبینید اما در معماریهای خاص رنگ خیلی مفهوم داشته، برای نمونه در معماری مساجد و برخی از خانههای خاص ایران رنگ خیلی تأثیر داشته است. تزئیناتی که در معماری ایرانی و اسلامی در حوزه کاشیکاری و استفاده از عناصر تزئینی بوده خیلی به رنگ توجه میشده است. رنگهای حسابشده و تنوع بسیار زیاد در رنگها را داشتهایم اما وقتی به بستر جامعه و معماری عام شهر و واحدهای مسکونی میرفته، این میزان تنوع کمتر شده است. شاید رنگ را عمدتاً در شیشهها و پنجرهها که در قالب ارسی استفاده میکردند، شیشههای رنگی را بیشتر میبینید که آنهم همه جا نیست و در برخی از ساختمانهای خاص بوده و به صورت عام وجود نداشته است.
عامتر که وارد میشویم میبینیم که آنجا هم اثری از رنگ نیست و تنوع رنگ ساختمانها کم است؛ مثلا اگر رنگ خاک استفاده میشده است ازگلهایی هم که رنگ سفید یا قهوهای داشته در کنار آن استفاده میکردیم. یک دلیل این مسئله ریشه تاریخی معماری ماست. البته این نکاتی که میگویم باز هم قطعی و مطلق نیست و در همه ایرآنهم اینگونه نبوده است مثلا در شمال ایران استفاده از رنگ را بیشتر میبینید یا در منطقه کویری یا جنوب ایران، رنگ را کمتر میبینید. باز اگر در شمال ایران استفاده از رنگ بیشتر است باز اثر آن را در نحوه پوشش مردم دیده میشود که همان رنگ در لباس آنها نیز دیده میشود.
پس دوباره به بحث قبلی بازمیگردم؛ اینکه معماری موضوعیتی مردمی دارد و همانطور که در یک جامعه عناصری هستند که در روابط مردم تأثیرگذارند مانند اقتصاد، روابط اجتماعی و... به همان نسبت که در روابط مردمی تأثیر میگذارند بر روی معماری هم تأثیر خواهند داشت.
***آیا مردم از رنگ میترسند؟ مشکل از کجاست؟
بهطور طبیعی جامعه ایران ترجیح میدهند از رنگهای خیلی متنوع به هر دلیلی در پوشش خود استفاده نکند که همین اتفاق در معماری ایران نیز میافتد. من فکر میکنم شاید مهمترین دلیل آن ریشههای تاریخی موجود در ایران است که در آثار تاریخی هم میبینیم که آنها هم رنگ را بیشتر در تزئینات استفاده میکنند و جاهایی به صورت کاربردی از آن استفاده کردهاند.
بهگزارش «صما» یادآور میشود «همایش نما با محوریت مصالح و جزییات اجرایی» در تاریخ نهم تا یازدهم بهمن سال جاری در بوستان گفتوگو تهران برگزار خواهد شد.
موضوعاتی همچون آسیبشناسی نمای ساختمان از منظر جزئیات اجرایی، نگهداری نما، ضوابط نظارت در طراحی و ساخت نما، نقشنما در بهینهسازی مصرف انرژی و ضرورتهای اجرایی نما به منظور رعایت ایمنی از محورهای این همایش است.
از اهداف برگزاری این همایش میتوان به آسیبشناسی نمای ساختمان، معرفی مصالح ساختمانی نما که متناسب با الگوی بومی شهرها، مصالح ساختمانی استاندارد، معرفی نماهای برتر، روشنگری و توجیه مردم برای ایجاد مطالبه گری از سازندگان برای استفاده از نماهای الگو و معرفی نماهای الگو متناسب بافرهنگ شهرها اشاره کرد.