ناخرسندی فعالان سینمای کودک

  • چهارشنبه 14 شهریور 1397 ساعت 17:17

اخبار => سایر رسانه ها

ناخرسندی فعالان سینمای کودک

به گزارش باشگاه در و پنجره و نما

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «تربیت اصولی کودکان در سایه فعالیت سینمای کودک، گردشگری و رهایی از اقتصاد تک محصولی و احسان یارشاطر؛ عمری در اعتلای نام ایران و زبان فارسی» از جمله مهمترین موضوعات اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود که در مطبوعات امروز (سه شنبه) برجسته شده است.

**تربیت اصولی کودکان در سایه فعالیت سینمای کودک
اندک تامل بر سینمای پیشرفته جهان نشان می دهد که در بسیاری از کشورها توجه ویژه ای به سینمای کودکان می شود و به جز مسایل مالی رویکردهای دیگری در این هدفگذاری وجود دارد که با الگوگیری از آنها می توانیم زیرساخت های اصولی تربیت کودکان و نوجوانان را از طریق هنر جادویی سینما تأمین کنیم و به ذائقه های متعدد این نسل جواب مثبت بدهیم.

روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «کاش به سینمای کودک نمی‌آمدم» در گفت وگو با ابراهیم فروزش کارگردان سینمای کودک، نوشت: بخش دولتی چند سالی است که رغبتی به سرمایه‌گذاری در حوزه کودک ندارد که آن هم حتماً دلایل خودش را دارد از کسری بودجه گرفته تا نهایت سرمنزلی که برای این سینما هدف‌گذاری شده است و اینکه این سینما قرار است به کجا برسد. بخش خصوصی هم که سرمایه می‌گذارد چه نگاهش فرهنگی باشد و چه سینمای سرگرم‌کننده، در نهایت ذهن و دغدغه‌اش بازگشت سرمایه است نه اینکه دیگ و سه‌پایه را بفروشد تا با سینما به کودکان این مملکت خدمت کند. بنابراین وقتی به این هدف نمی‌رسد سینمای کودک را پس می‌زند. در نهایت این وظیفه بر دوش بخش دولتی است که به این سمت و سو بیاید و سینمای کودک را به‌ عنوان یک وظیفه دریابد و برای آشتی کودکان با سینما چاره کند. سینمای کودک از سوی مخاطب هم فراموش شده و خانواده‌ها اقبالی به این سینما نشان نمی‌دهند. همین می‌شود که این سینما رو به تحلیل می‌رود تا جایی که اصلاً دیده نمی‌شود.

در ادامه آمده است: فرهنگ و جامعه ما در قبال کودکان وظایفی دارد که به‌طور کلی فراموش شده است. 30 میلیون کودک و نوجوان در کشور ما خوراک فرهنگی ندارند. کودک امروز چقدر از سینمای ایران بهره ‌می‌گیرد؟ چقدر برای آنها تولید محتوا داریم. این حوزه در سکوت محض است و هیچ خبری نیست تا جایی که من نوعی پس از سال‌ها فعالیت در این حوزه امروز می‌گویم کاش من هم وارد حوزه سینمای کودک نمی‌شدم و برای سینمای بزرگسال کار می‌کردم.

روزنامه «قانون» در گزارشی با عنوان «پرواز کودکانه ها بر پرده سینما» نوشت: به‌رغم تولیدات نه چندان در سینمای کودک،جشنواره پر طمطراق آن چندصباحی دوباره کودکان را به یاد پرده نقره‌ای سینما می‌آورد این جشنواره تاکنون 19 دوره در اصفهان،چهار دوره در همدان و یک دوره در کرمان میزبان کودکان بوده و 6 دوره ابتدایی جشنواره فیلم کودک و نوجوان نیز در تهران برگزار شده است سینما به تنهایی این قابلیت را دارد که به صورت موازی دو فعالیت را همزمان انجام دهد،به این صورت که هم مفرح باشد و هم آموزنده جشنواره چهارم برای اولین بارجوایزی را با عنوان پروانه زرین به فیلم‌های برگزیده اختصاص داد که موج رقابت را بین آثار سینمایی به وضوح به رخ می‌کشید روزگاری بود که فیلم‌های کودکانه و کارتون‌ها،هنوز روح و معصومیت خود را از دست نداده بودند و فقط برای کودکان ساخته می‌شدند؛ دورانی که حتی تکرار چند باره یک فیلم سینمایی ژانرکودک هم،هیچ وقت سبب از دست رفتن لذت تماشای مجدد آن نمی شد و اشتیاق و ولع کودکان برای تماشای چندباره این فیلم‌ها گویی تمام شدنی نبود.

در ادامه می خوانیم: حالا سینمای کودک بی‌اقبال این روزهای ما که هر روز نحیف‌تر و بی‌توجه‌تر می‌شود،تنها یک جشنواره دارد که آن هم در آستانه برگزاری‌اش با حمایت دولت، برخی آثار شتابزده تولید می‌شود و بعد از جشنواره به آرشیو فراموشی سپرده می‌شوند تا دوره بعدی برگزاری!

روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «سینمای کودک بچه یتیم سینمای ایران» می نویسد: در روز‌هایی که سینمای کودک و نوجوان در اصفهان به واسطه برگزاری جشنواره فیلم کودک مورد توجه قرار گرفته است، چندین تن از اهالی سینما و به‌خصوص کارگردانانی که در ژانر کودک فیلم ساخته‌اند، نسبت به اوضاع بد این ژانر مهم سینمایی اعتراض دارند. سینمای کودک با وجود جمعیت جوان و بیش از 13 میلیون دانش‌آموز ایرانی می‌تواند به طور بالقوه دارای مخاطب بالا و چرخه اقتصادی مناسبی باشد، با این وجود شرایط اقتصادی سینمای کودک آنقدر وخیم است که هیچ کدام از فعالان این ژانر از آن راضی نیستند. برخی از اهالی سینما به مناسبت برگزاری سی و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، فرصت را برای نقد شرایط بد سینمای کودک مغتنم دانسته‌اند. غلامرضا رمضانی کارگردان پیشکسوت سینمای کودک و نوجوان که امسال با فیلم سینمایی «ضربه فنی» در جشنواره فیلم کودک حاضر شده است، از عملکرد مسئولان سینمایی و مدیران جشنواره نسبت به سینمای کودک انتقاد کرد.

در ادامه می خوانیم: سیدضیاء هاشمی، تهیه‌کننده سینما و دبیر کمیته انضباطی کارگروه اکران سینمای ایران، در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر، درباره شرایط سینمای کودک و جریان تولید در سینمای ایران، می‌گوید: فیلم‌های مناسب با موضوع کودک و نوجوان در سینمای ایران تولید نمی‌شود و معدود آثاری هستند که در گیشه مورد استقبال قرار می‌گیرد. علی شاه‌حاتمی، کارگردان سینما، مدیران سینمای ایران را مسئول شرایط بد سینمای کودک می‌داند. مجید قاری‌زاده، کارگردان سینما، بی‌توجهی وزارت آموزش و پرورش به سینمای کودک را از جمله دلایل ناکامی این سینما می‌داند.

**گردشگری و رهایی از اقتصاد تک محصولی
امروزه گردشگری جزو بزرگترین و متنوع‌ ترین صنایع به‌ حساب می‌آید که اگر کشوری که جاذبه‌های فرهنگی، طبیعی یا تاریخی مناسبی دارد، بتواند از ظرفیت‌های خود استفاده کند و چرخ‌های این صنعت را به‌ نحو صحیحی به ‌حرکت درآورد، شاهد رشد و شکوفایی بزرگی در سطح اقتصاد خود خواهد بود. با توجه به ظرفیت فراوان ایران در جذب گردشگر بین المللی و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم این صنعت بر بخش‌های مختلف اقتصادی، رشد و توسعه صنعت گردشگری می‌تواند به‌عنوان یکی از راهکارهای رهایی از اقتصاد تک ‌محصولی و دستیابی به رشد و توسعه پایدار مورد استفاده قرار بگیرد.

روزنامه «دنیای اقتصاد» در یادداشتی با عنوان «چاره اندیشی برای معضلات گردشگری ایران» نوشت: در شرایطی که تمام بخش‌های اقتصادی کشور با چالش‌های عمده مواجه هستند، صنعت گردشگری نیز به‌عنوان صنعتی نوپا از این قاعده مستثنی نیست و متحمل ضربه‌های مختلفی شده است؛ تاجایی که احتمالا به‌زودی بخش قابل توجهی از نیروهای کار و متخصص این حوزه تنها در استان تهران تعدیل و به جامعه بیکار کشور اضافه خواهند شد. این اتفاق می‌تواند چالش‌های دیگری را برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد. در همین حال فعالان گردشگری پیش‌بینی می‌کنند بیش از 50‌درصد آمار گردشگری ورودی در سال‌جاری و فصل پاییزی که پیش رو است، کاسته خواهد شد. درحالی که گردشگری ورودی در شرایطی که در تحریم به سر می‌بریم می‌تواند کمک‌حال وضعیت اقتصادی کشور باشد؛ اما در حقیقت امر، شرایط کشور به گونه‌ای است که گویا همین تعداد گردشگر ورودی را نیز نمی‌توان حفظ کرد و روز‌به‌روز از تعداد آنها کمتر می‌شود.

در ادامه آمده است: علاوه بر آنچه گفته شد، موضوعاتی مانند حسِ عدم امنیت، گرانی بلیت هواپیما و هزینه‌های حمل‌و‌نقل، ارائه آمارهای غلط، نبود فرهنگ‌سازی سفر، وجود اقامتگاه‌های دولتی، مالیات ارزش افزوده، هزینه نشدن درآمد به دست آمده از عوارض خروج در بخش گردشگری، نبود برنامه‌ریزی درست در زمینه تبلیغات و بازاریابی جهانی و... از جمله چالش‌هایی بود که در نشستی با حضور جمعی از فعالان گردشگری و نمایندگان فراکسیون میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری مطرح شد و نمایندگان مجلس نیز وعده دادند به چالش‌ها و دغدغه‌ها رسیدگی خواهد شد.

روزنامه «رسالت» در گزارشی با عنوان «خانه ای روستایی که رتبه گردشگری اش بالاتر از تخت ‌جمشید است!» می نویسد: خانه عباس برزگر در 15کیلومتری شهر بوانات یکی از بزرگترین مراکز جذب توریست خارجی در ایران است، به‌ گونه‌ای که در کتاب رده ‌بندی جاذبه‌های توریستی ایران، رتبه خانه عباس برزگر بالاتر از تخت ‌جمشید است؛ خانه‌ای که در سال پذیرای بیشتر از 6 هزار گردشگر خارجی به‌خصوص گردشگران اروپایی است.هم ‌اکنون عباس برزگر 13 سررسید دارد که روی هر صفحه‌اش یکی از گردشگران با زبان و خط خاص از صفای این خانه و مدیریت عباس برزگر و روزهای خوشی که در آنجا سپری کرده‌اند، نوشته است.

در ادامه می خوانیم: عباس برزگر نه سرمایه ‌ای برای شروع کار داشته است و نه از دولت تسهیلات کارآفرینی گرفته، بلکه با پیدا کردن جاذبه‌های گرشگردی روستایش و همچنان اراده و همت توانسته علاوه بر اشتغالزایی برای خانواده و سایر اهالی روستا، به ‌عنوان کارآفرین برتر معرفی و روستایش را به پنجمین جاذبه گردشگری تبدیل کند.

روزنامه «عصر اقتصاد» در مطلبی با عنوان «گردشگری شبانه حلقه مفقوده اقتصاد ایران» در گفت وگو با سید محسن طباطبایی مزدآبادی، دبیر کل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران آورد: گردشگری، صنعتی چند منظوره است که در دهه های اخیر سهم عمده‌ای را در ایجاد ارزش افزوده کشورها داشته و به همین جهت توانسته است به عنوان یک منبع درآمد که با عنوان صادرات بدون دود از آن یاد می شود در بیشتر کشورهای در حال توسعه نیز مورد توجه قرار گیرد. یکی از مقاصد اصلی گردشگری در جهان امروزه شهرها هستند که برخی از ظرفیتهای آنها مربوط به روز و برخی دیگر نیز جاذبه های شبانه هستند. توریسم شبانه بخشی مهم از اقتصاد شبانه به شمار می رود. امروزه شهرهای بسیاری در جهان به برنامه‌ریزی در حوزه توریسم شبانه و اقتصاد شب پرداخته اند و در واقع ارزش و اهمیت اوقات شبانه خود را درک کرده و در جهت استفاده از آن هستند.

در ادامه می خوانیم: توفیق گردشگری شبانه به مولفه‌هایی مانند زیبایی و جذابیت منظر شبانه شهر، ایمنی فضاهای شهری، چیدمان مناسب عناصر و مبلمان شهری، غنای جاذبه‌های گردشگری شبانه، نورپردازی مناسب، فعالیت واحدهای تجاری در شب، خدمات 24 ساعته، فرهنگ زندگی شبانه، حمل و نقل و ... بستگی دارد. ارتقا و تقویت گردشگری شبانه و اقتصاد شبانه و ایجاد شهری پر جنب و جوش و 24 ساعته راهکارهای متفاوتی دارد.

**احسان یارشاطر؛ عمری در اعتلای نام ایران و زبان فارسی
احسان یارشاطر در 14 فروردین 1299 در همدان به دنیا آمد. بعد از تمام شدن دبیرستان به دانشسرای عالی رفته و ادبیات فارسی خواند. از دهه 1320 خورشیدی در عرصه مطالعات ایرانی و ایران‌شناسی فعالیت داشته‌است. بخش عمده‌ای از تحقیقات او در زمینه‌های ایران پیش از اسلام، و زبان‌ها و گویش‌های ایرانی بوده‌است. یارشاطر کوشنده‌ای نستوه و استاد پیشین مطالعات ایران دانشگاه کلمبیا، بنیانگذار و سرویراستار دانشنامه ایران بود که عمری را وقف اعتلای نام ایرانشهر و فرهنگ و تمدن آن کرده بود. بدون شک مرگ او ضایعه‌ای بزرگ برای همه علاقمندان هنر، فرهنگ و تمدن ایرانِ بزرگِ فرهنگی است.

روزنامه «قانون» در گزارشی با عنوان «تلاش برای وطن» نوشت: به احترام نام احسان یارشاطر باید از جا برخیزیم؛ مردی که همواره زبانِ فارسی را وطن خویش می دانست و این وطن پرستی، در جای جای آثار او و فعالیت های مستمر و مفیدی که در حوزه زبان شناسی و ایرانشناسی داشته مشهود است. او از جمله مردان بزرگی است که چنان که باید در کشورش شناخته نشد اما جهان ادبیات فارسی برای او سیاه پوش و کرسی های دانشگاه کلمبیا و لندن به احترام درگذشت این استاد مطالعات ایرانی، بنیان گذار و سرویراستار دانشنامه ایرانیکا و همچنین نویسنده 16 جلد کتاب تاریخ ادبیات ایران، خالی هستند. او سال ها با پشتکار فراوان، توانست خود را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین چهره‌های فرهنگی، در حوزه زبان‌شناسی و ایران‌شناسی، نه‌تنها در ایران که در جهان معرفی کند.

در ادامه آمده است: روز شنبه، هشتم شهریور احسان یارشاطر، یکی از بزرگ‌ترین مردان 100 سال اخیر فرهنگ ایران، دور از وطن و در کالیفرنیا درگذشت. او معتقد بود:«وطن برای من جایی است که بتوان برای ایران کار کرد، نوشت، منتشر کرد و فرهنگ ایران را بهتر شناساند». کاری که تا آخرین روزهای زندگی اش آن را با روزی نزدیک به هشت ساعت کار مستمر ادامه داد.

روزنامه «همدلی» در گزارشی با عنوان «وطنش زبان فارسی بود» آورده است: تاریخ معاصر ایران، عالمان عامل و محققان فاضل بیشماری را به خود دیده است که خیل کثیری از دانشجویان و محققان، درسایه عنایت بی دریغ و رشحات قلم بی رقیب آنان، کمال استفاده را برده‌اند. اساتیدی که به حق کارگزاران نامدار و فرهنگیان کارگزارِ حقیقی این مُلک بوده‌اند. هرچند به رشته تحریر درآوردن ابعاد وسیع، زیست فکری این نادره کاران، بحر در کوزه کردن است، و «اوصاف حسن ترکیبشان »، «مجال نطق نماند زبان گویا را». بدون شک یکی از این نادره‌کاران احسان یارشاطر بود که در سن 98 سالگی روی در نقاب خاک کشید و شرر و شرنگ را بر جان قاطبه مورخین همکار، پژوهشگران، دانشجویان و دوستداران بی قرار خود ریخت.

در ادامه می خوانیم: اگرچه ترک وطن برای نسل کسانی که تمام عمر خود را صرف آن کرده‌ باشند، سخت و مالایطاق است، اما احسان یارشاطر همچون اساتید گرانی که جلای وطن کرده بودند، ایران در معنای عام و زبان فارسی به معنای خاص را در خود و خود را در ایران و زبان فارسی می‌دیدند و خود و کشور خود را با خود به آنسوی مرزها بردند. درست به همان بیانی که خود نیز معترف آن بود:‌ «وطن من این وطن است... وطن من زبان فارسی ا‌ست».

روزنامه «همشهری» در مطلبی با عنوان «یارشاطر مسائل و موضاعات فرهنگ ایرانی را جهانی کرد» در گفت وگو با عبدالحسین آذرنگ می نویسد: احسان یارشاطر با استفاده از اعتبار و مناسبات خودش از بهترین خاورشناسان دنیا برای دایره المعارف ایرانیکا استفاده کرد. او با ایرانیکا مسائل و موضاعات فرهنگ و تمدن ایرانی را جهانی کرد. احسان یارشاطر با دایره المعارف ایران و اسلام و بعد دانشنامه ایرانیکا و غلامحسین مصاحب با دایره المعارف فارسی، حق بزرگی به گردن فرهنگ و تمدن ایرانی دارند.

در ادامه می خوانیم: یارشاطر همه اینها بود؛ سیاستگذار، برنامه ریز، مدیر، پژوهشگر و صاحب قلم. یارشاطر ادبیات فارسی خوانده بود و با دیدگاه های جدید در ادبیات نیز آشنایی داشت. در عین حال دکتری زبان شناسی داشت و ذهنیتش با استادان سنتی ادبیات فارسی فرق کرد.

پژوهش**9370**9131

تعداد بازدید : 277

ارسال نظر

ارسال