دونالد ترامپ در حال تغییر استراتژی چندساله آمریکاست

  • یکشنبه 20 خرداد 1397 ساعت 6:16

اخبار => سایر رسانه ها

اینکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، به واسطه فقدان تجربه سیاسی و دیپلماتیک، هنجارهای سیاست خارجی را زیر پا بگذارد، مسئله چندان عجیبی نیست اما اینکه او با پشت‌کردن به متحدان قدیمی ایالات متحده، با دشمنان این کشور گرم بگیرد، می‌تواند پیامدهای وسیعی برای نظم و امنیت جهانی در پی داشته باشد.
دونالد ترامپ در حال تغییر استراتژی چندساله آمریکاست

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، ترامپ در حالی برای دیدار با رهبر کره‌شمالی لحظه‌شماری می‌کند که تداوم جدال لفظی او  با متحدان و دوستان سابق در جریان نشست گروه هفت، سایه سنگینی بر روابط این کشور با اروپا و کانادا انداخته است. به عبارت دقیق‌تر، رئیس‌جمهور آمریکا در حالی روز جمعه برای شرکت در نشست گروه هفت وارد کانادا شد که رفتارهای اخیر او از جمله خروج از توافق هسته‌ای با ایران و اعمال تعرفه‌های جدید بر کالاهای وارداتی از اروپا و کانادا، جهان را در آستانه یک جنگ تجاری قرار داده است. گذشته از جدال‌های لفظی با امانوئل مکرون و جاستین ترودو، رهبران دو کشور فرانسه و کانادا، تلاش او برای نزدیکی به دشمنان آمریکا به خوبی در اظهارات او درخصوص عضویت مجدد روسیه در گروه هفت و همچنین تمجید از کیم جونگ اون نمود یافت. در سطح بین‌المللی این رفتارهای ترامپ نتیجه‌ای ندارد جز بدل‌کردن دوستان آمریکا به دشمن.

از نظر ترامپ، نظم اقتصادی و ژئوپلیتیکی که در 70 سال گذشته بر جهان حاکم بوده، بر ضد منافع آمریکا عمل می‌کند. آن‌طور که جولیان اسمیث، کارشناس ارشد مرکز امنیت آمریکای جدید، به «نیویورک‌تایمز» می‌گوید، ترامپ به عنوان فردی که هیچ ارزشی برای نظم بین‌المللی قائل نیست، تمامی مبانی سیاست خارجی و روابط بین‌الملل را زیر سؤال برده است. سیاست مماشات و تلاش‌های متحدان اروپایی و آسیایی برای اقناع ترامپ نیز در یک سال گذشته، بعد از وضع تعرفه‌های جدید عملا به بن‌بست خورده است به طوری که رفیق شفیق ترامپ یعنی مکرون نیز دیگر از او قطع امید کرده است. ترامپ حتی از برگزاری دیداری جداگانه با ترزا می، نخست‌وزیر بریتانیا در حاشیه نشست گروه هفت خودداری کرد. به نظر در شرایط کنونی، آنچه در روابط دیپلماتیک او را خوشحال می‌کند، هم‌نشینی با رؤسای اقتدارگرا و مستبد است. چهره‌هایی مانند ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، شی جینپینگ، رئیس‌جمهور چین و البته کیم جونگ اون، رهبر کره‌شمالی.

چراغ سبز ترامپ به مسکو و پیونگ‌یانگ

حدود سه ماه پیش بود که کشورهای اروپایی و آمریکا در واکنش به احتمال دست‌داشتن مسکو در  سوءقصد به جان سرگئی اسکریپال، جاسوس دوجانبه روس در خاک بریتانیا، شماری از دیپلمات‌های روس را از خاک خود اخراج کردند. اما روز پنجشنبه ترامپ پیش از عزیمت به کانادا، با مطرح‌کردن پیشنهاد عضویت مجدد روسیه در گروه هفت، بار دیگر میل خود برای عادی‌سازی روابط با مسکو را آشکار و ثابت کرد که اخراج دیپلمات‌های روس برخلاف میل باطنی او صورت گرفته است. او قبل از آنکه کاخ سفید را به مقصد کبک ترک کند، در جمع خبرنگاران چنین گفت: «چرا باید جلسه‌ای تشکیل دهیم که روسیه در آن حاضر نیست؟ آنها باید اجازه دهند که روسیه برگردد... روسیه باید پای میز مذاکره حاضر باشد». در واقع با این سخنان، ترامپ عملا بر مواضع مسکو مبنی بر اینکه دنیا نمی‌تواند نقش جهانی روسیه را نادیده بگیرد، صحه گذاشت. عضویت روسیه در این گروه بعد از مداخله نظامی مسکو در بحران اوکراین و انضمام کریمه در سال 2014 لغو شد. در میان رهبران گروه هفت، این پیشنهاد ترامپ تنها با استقبال ایتالیا همراه شد که همواره از رابطه نزدیک‌تری با روسیه برخوردار بوده است. حمایت ترامپ از ولادیمیر پوتین و تلاش برای دیدار با او در حالی که تحقیقات درخصوص مداخله احتمالی روس‌ها در انتخابات آمریکا همچنان ادامه دارد، می‌تواند در عرصه داخلی نیز برای او دردسرساز شود. در همین رابطه چاک شور، این اظهارات ترامپ را نشانه ناتوانی او در تشخیص دوست و دشمن آمریکا از یکدیگر دانسته است. همین مسئله باعث شد تا حمایت ترامپ از چهره‌های اقتدارگرا تنها به پوتین خلاصه نشود و او کیم جونگ اون، رهبر کره‌شمالی را نیز مورد تفقد خود قرار داد. ترامپ از اون به عنوان فردی یاد کرد که قصد دارد کاری بزرگ برای مردم کره‌شمالی انجام دهد. در شرایطی که اون می‌کوشد خود را فردی صلح‌طلب و مصلح نشان دهد، ترامپ با این اظهارات، عملا در زمین اون بازی کرده است. ترامپ روز شنبه و پیش از پایان نشست گروه هفت، برای دیدار با اون که در حال حاضر به عنوان یکی از منزوی‌ترین و منفورترین رهبران جهان شناخته می‌شود، کانادا را به مقصد سنگاپور ترک کرد.

سیاست مهار ترامپ

در شرایط کنونی دیدار با کیم جونگ اون از مصاحبت با رهبران کشورهای حاضر در نشست گروه هفت برای ترامپ خوشایندتر است. آن‌طور که توماس رایت، پژوهشگر ارشد انستیتو بروکینگز به «پولتیکو» گفته است، ترامپ مستبدان را به رهبران دموکراتیک ترجیح می‌دهد. بی‌دلیل نیست که او این‌قدر به پوتین علاقه دارد. البته این یک حس دوطرفه است. در‌حالی‌که ترودو، مکرون و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، به‌سختی می‌توانند ناخرسندی خود از رفتارهای پوپولیستی و غیردیپلماتیک ترامپ را پنهان کنند، پوتین و کیم شیفته همین ویژگی‌های ترامپ‌ هستند. پوتین در جریان سفر هفته گذشته خود به اتریش، از صدراعظم این کشور خواسته بود تا میزبان دیداری میان ترامپ و او در وین باشد. البته از نظر ترامپ، آشتی با پوتین و کیم دلایل محکمی دارد. هر دو کشور دارای سلاح هسته‌ای بوده و دشمنی آنها با واشنگتن، آمریکا را در دستیابی به اهدافش از‌جمله ارتباط با چین و پایان‌دادن به جنگ داخلی در سوریه، دچار مشکل می‌کند. در واقع مصالحه با کره‌شمالی می‌تواند سایه جنگ هسته‌ای را از سر جهان بردارد؛ هرچند نمی‌توان فراموش کرد این خود ترامپ بود که با لحن تیز و تندش، عملا جهان و کشورش را تا آستانه جنگ با کره‌شمالی پیش برد. علاقه ترامپ به چهره‌های اقتدارگرا و تقابلش با متحدان قدیمی آمریکا که به نظر ترامپ از آمریکا سوءاستفاده می‌کنند، سیاست خارجی آمریکا را برای این کشورها به امری پیش‌بینی‌ناپذیر بدل کرده است؛ امری که تصمیمات خلق‌الساعه ترامپ نیز مدام به آن دامن می‌زند. البته ترامپ تنها رئیس‌جمهوری نیست که در 20 سال گذشته با متحدان دیرینه ایالات متحده به مشکل می‌خورد. روابط جورج دبلیو بوش نیز در اواسط دوران ریاست‌جمهوری‌اش با قدرت‌های اروپایی از‌جمله فرانسه و آلمان بر سر حمله سال 2003 به عراق شکراب شد. دونالد رامسفلد، وزیر جنگ بوش، نیز همان زمان اروپا را به دو قسمت اروپای قدیم و اروپای جدید تقسیم کرد؛ اروپای قدیم کشورهایی را در بر می‌گرفت که دل خوشی از بوش نداشتند و اروپای جدید شامل کشورهای کمونیستی سابق مانند لهستان و مجارستان می‌شد که به دنبال گسترش روابط با واشنگتن بودند. مسئله به حدی بود که ایو دادلر که بعدها در دولت اوباما به‌عنوان نماینده آمریکا در ناتو منصوب شد، از آن به‌عنوان بدترین بحران در روابط آمریکا و اروپا در 50 سال قبل از آن یاد کرد. با‌این‌حال از نظر بسیاری از متخصصان و مقامات سابق آمریکا، به واسطه نزدیکی ترامپ با چهره‌های اقتدارگرایی مانند کیم و پوتین، اوضاع به مراتب از آن زمان بحرانی‌تر است. بوش شاید با متحدان آمریکا بر سر برخی مسائل اختلاف‌نظر داشت؛ اما این اختلاف‌نظر هیچ‌گاه او را به نزدیکی به روسیه سوق نداد. این در حالی است که در شرایط کنونی، از پوتین به‌عنوان فردی یاد می‌شود که همواره در تلاش برای تضعیف اتحاد و دموکراسی در اروپا بوده است.


تعداد بازدید : 258

ارسال نظر

ارسال