سرنوشت کشور به کجا گره خورده است

  • شنبه 7 مهر 1397 ساعت 12:43

اخبار => سایر رسانه ها

تهران- ایرنا- هفته گذشته شاهد حضور موفق روحانی در اجلاس سالانه سازمان ملل در نیویورک بودیم. او قاطعانه و منطقی در آن مجمع شرکت کرد و در نهایت حضورِ هوشمندانه او، دستاوردهای مهمی نیز در پی داشت. روحانی توانست برای دومین‌بار در یک ‌چنین جلسه‌ای، در دوئل با ترامپ پیروز شود.
سرنوشت کشور به کجا گره خورده است

به گزارش باشگاه در و پنجره و نما

روزنامه ابتکار در سرمقاله ای به قلم محمد علی وکیلی، آورده است: هفته گذشته شاهد حضور موفق روحانی در اجلاس سالانه سازمان ملل در نیویورک بودیم. او قاطعانه و منطقی در آن مجمع شرکت کرد و در نهایت حضورِ هوشمندانه او، دستاوردهای مهمی نیز در پی داشت. روحانی توانست برای دومین‌بار در یک ‌چنین جلسه‌ای، در دوئل با ترامپ پیروز شود. روحانی با 1+4 خوب مذاکره کرد، خوب مصاحبه کرد و خوب سخنرانی کرد. لذا به نظرم روحانی با دستی پر از نیویورک بازگشت.

اکنون اما ماییم و این پیروزیِ دیپلماتیک (که هنوز راه سخت و درازی تا پیروزی کامل وجود دارد) و اقتصادِ ناکارآمد و معیشت‌سوزی که بر دست‌مان غمباد کرده است! دولت قول‌هایی داده مبنی بر اینکه پس از بازگشتِ روحانی از این سفرِ واپسین، از بسته‌های حمایتی خود رونمایی کند. اما با این وجود، روندِ تصمیم‌های دولت بسیار کُند است. جان مردم درمی‌آید تا دولت تصمیم بگیرد و جان دولت بالا می‌آید تا تصمیمش را عملی کند! راستش دلیل این همه تعلل روشن نیست.

گذشته از مشکلات ساختاری و ترامپی که به جانمان افتاده، بخش مهمی از بحران‌های اخیر محصولِ مشکلات مدیریتی و تصمیمات غلط است. بررسی نابسامانی‌های اخیر این واقعیت را تایید می‌کند که ما تا کجا گرفتار تصمیماتِ غلطِ گرفته شده و تصمیماتِ درستِ گرفته نشده‌ایم. پاره‌ای از تیم مدیریتی دولت، مردِ این روزها نیستند. لذا تغییراتِ در دولت نیازمندِ تعجیلِ بیشتر است.

شرایط کنونی اگرچه باعث فشار طاقت فرسا بر ملت شده اما فرصت‌های گرانسنگی پیش روی دولت گشوده است. اکنون برای دولت بهترین فرصت برای ازجمله کاهش بدهی به بانک‌ها از طریق افزایش قیمت دارایی آنان، کاهش بدهی دولت از طریق افزایش درآمدهای صادرات غیرنفتی و مالیات‌ها، نجات برخی از بنگاه‌های در شرف ورشکستگی همچون ذوب آهن (که تا پیش از این، سهامش 75تومان بود و اکنون دویست تومان شده) و افزایش درآمد دولت در سهام پتروشیمی‌ها و خصولتی‌ها است.
شوربختانه اما به دلیل سوءمدیت، از این فرصت‌ها غفلت می‌شود. اکنون بهترین فرصت برای شکوفایی اقتصاد داخلی است اما مشروط به کارآمدی سیستم مدیریتیِ کشور.

اکنون کالای داخلی قدرت مانور دارد، مشروط به تزریقِ نقدینگی به تولید. فرصت مهمی پیش آمده که با افزایش حقوق کارمندان از طریق اعطای سهام به جامعه آرامش داد. مشخص نیست چرا دولت قانون تهاتر بدهی‌ها را اجرا نمی‌کند تا بخش خصوصی حق تنفس پیدا کند؛ و هزار چرای دیگر!

هفته گذشته نوشتم که هرچند سیاست‌های خارجی ما درست است و اکنون با استراتژی درستی با دنیا مواجه شده‌ایم اما نباید سرنوشت کشور را به دستِ تقدیرِ ما در میزان دستیابی به توفیق در راهبردهای بیرون از مرز داد. ما باید فکری به حالِ این اقتصادِ ورشکسته بکنیم. توفیقات ما در سیاست خارجی ممکن است در نهایت به بهتر شدنِ وضعِ کنونی بی‌انجامد اما استفاده نکردن از ظرفیت‌های کنونی جهت اصلاح امور داخلی، شرط عقل نیست. تفاوت اصلاح‌طلبی با دیگر دیدگاه‌های درونِ نظام اصولاً در این انگاره است که ما می‌توانیم اصلاحاتِ داخلی را مستقل از اتفاقاتِ برون مرزی به رسمیت بشناسیم.

یعنی هرچند نفوذِ نظامی ما در منطقه می‌تواند در شرایط خاصی امنیت ما را ارتقا دهد اما امنیت واقعی ما در درون مناسبات کشور ساخته می‌شود و ایضاً هرچند دیپلماسیِ سازنده می‌تواند اقتصاد ما را تقویت کند و جایگاه ما را در جهان ارتقا دهد اما اقتصاد ما در درون مرزهای ما باید ساخته شود. در واقع هرچند این تدابیر برون مرزی ضرورت داد اما نباید تدبیرِ اصلیِ منزلِ خود (ایران) را به دست این مولفه‌های برون مرزی داد.

*منبع: روزنامه ابتکار،1397،7،7
**گروه اطلاع رسانی*1893**9131


تعداد بازدید : 161

ارسال نظر

ارسال